«من عصبانی نیستم» داستان عشق دختر و پسری‌ست که متاثر از وقایع سیاسی روز جامعه، گام به گام به نفس‌های آخرش نزدیک می‌شود. تماشاگران فرصت تماشای یک نوید محمدزاده‌ی بکر که در اولین حضورش نقش جوانی معصوم و عصیانگر را به بهترین شکل ممکن ایفا کرده است را بعداز۴سال توقیف بدست آوردند.
درمیشیان که سبک خاص خود در قاب‌بندی و استفاده از دوربین روی دست و استفاده مکرر از فست موشن‌ها را در فیلم اولش «بغض» پایه ریزی کرده بود، در «عصبانی نیستم» از این سبک برای نشان دادنِ بیگانگی و تک افتادگیِ نوید در میان جامعه‌ای که هر روز بیشتر و بیشتر او را از خود می‌راند، حداکثر بهره را می‌برد. بهترین سکانس‌ در این زمینه تصویر نوید است که میان جمعیت انبوهی که در بازار درحال رفت و آمد هستن، خیره به نقطه‌ای نامعلوم بی‌حرکت ایستاده است و تصویر آدم‌هایی که از کنارش می‌گذرند برای تاکید بیشتر بر گذر سریع زمان، فست موشن شده است. این سکانس بهترین تصویر برای بیان وضع کلی نوید است که می‌بینیم چطور مغلوب شتاب زندگی شده و به جای جلو رفتن در نقطه‌ای نامعلوم میخکوب شده است.
فیلم قصد دارد نوید را نماینده نسلی نشان دهد که بهترین سالهای زندگی‌اش را در پی سیاست‌های غالب حاکم بر جامعه می‌بازد و خسته است از تقلاهای بیهوده و به در بسته خوردن. او که حاضر نیست مرتکب خلاف شود، مدام با خودش حرف می‌زند و درد دل می‌کند و سعی دارد از این طریق خودش را آرام کند و بتواند ذهن مشوش‌ خود را برای پیدا کردن راه حل متمرکز کند. همین حدیث نفس نوید که آن را در قالب نریشن‌ می‌شنویم و تصویرهای ذهنی او است که به بیننده کمک می‌کند بهتر با احوالات درونی نوید آشنا شده و با او همزاد پنداری کند. درمیشیان در استفاده از تصاویر ذهنی نوید که درعین غریب بودن بسیار ملموس است تیزهوشی قابل توجه داشته و تلاش کرده علی‌رغم نشان دادن فردی که از بیماری عصبی رنج می‌برد و به ناچار قرص مصرف می‌کند، خشم او را تا حدودی در جامعه فراگیر جلوه دهد. اکثر ما این تجربه را داریم که حداقل برای یک بار هم که شده انقدر از کسی عصبانی شویم که در ذهنمان او را زیر بار مشت و لگد بگیریم، پس با تصاویر خشمگین ذهنی نوید چندان هم بیگانه نیستیم. خشمی که اگر کنترل نشود مانند نوید به خودویرانگری می‌رسد.
درمیشیان در فیلمش با کمک گرفتن از داستان‌های فرعی نیز سعی کرده است روی وضعیت نابسامان جامعه از نظر اقتصاد و امید به زندگی بیشتر تاکید کند.
داستان هایی مانند داستان همخونه‌های موزیسین نوید که سالها در آرزوی گرفتن مجوز آلبوم و کنسرت، عمرشان را تباه کردند. یا پدر ستاره که دردمندانه می‌گوید پس از سالها کار اگر یک روز سر کار نرود محتاج نان شبش می‌ماند. این داستانهای فرعی علی‌رغم ترحم برانگیز بودن، هیچکدام به قوت خط اصلی داستان نیستند و از حد ناله‌ها و گله‌های روزمره‌ی مردم کوچه و خیابان فراتر نمی‌روند و گاهی حالت شعارگونه می‌گیرند با این وجود می‌توان گفت فیلم درمیشیان به لطف شخصیت‌پردازی خوب، کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین جسورانه‌اش که در خدمت داستان است در مجموع توانسته به خوبی از پس ترسیم ناامیدی‌ها طبقه زیرمتوسط جامعه‌ برآید. جامعه‌ای که جوانانش برای آن که بتوانند یک زندگی حداقلی را از صفر شروع کنند خود را تنها و بی‌پشتوانه می‌بینند.
اما مهترین نقطه قوت فیلم بی‌شک متعلق به وجه عاشقانه آن است. نوید و ستاره با بازی خوب نوید محمدزاده و باران کوثری به کمک فیلمنامه‌ای که رابطه‌ی آنها را با جزئیات به نگارش در آورده و کارگردانی که عشق پرشورشان را با وسواس به تصویر کشیده، تبدیل خشدند به یکی از ماندگارترین زوج‌های سینمای ایران. قاب لرزان و مستاصل درمیشیان نیز فقط در صحنه‌های دو نفره نوید و ستاره است که آرام می‌گیرد، درست مانند قلبِ نوید.

رابرت گلنسی در مصاحبه‌ای عنوان کرده است: «تمام داستان‌های جهان قبلاً بازگو شده‌اند، اما این داستان‌ها از همه جوانب بیان نشده‌اند.» گفته‌ای که درباره فیلم «عصبانی نیستم!» نیز صادق است. داستانی عاشقانه که صدها غزل، کتاب و فیلم در راستای آن آفریده شده و بعضی مورد اقبال بیشتری واقع شده‌اند. لیلی و مجنونِ نظامی، رومئو و ژولیت از شکسپیر، گتسبی و دیزی در گتسبی بزرگ از فیتزجرالد و ریک و ایلسا در کازابلانکا. همه در جدال بر سر یک موضوع: عشق و هر کدام با داستان و فضایی متفاوت، و به عبارت بهتر از زاویه دید خود، به این مفهوم انتزاعی پرداخته‌اند.

عصبانیت

یک حالت احساسی است که شدت آن از ناراحتی جزیی تا خشم بسیار شدید و جنون متغیر است. مثل سایر احساسات، با تغییرات روانی و بیولوژیکی همراه است. وقتی عصبانی می شوید، ضربان قلب و فشارخون و همین طور سطح هورمون های انرژی، آدرنالین و نورآدرنالین، بالا می رود.

عصبانیت می تواند سبب بروز مشکلات خارجی و داخلی در بدن شود. ممکن است شما از فرد خاصی (مثلاً یک همکار یا سرپرست) یا یک اتفاق (ترافیک سنگین، پرواز لغوشده) عصبانی شوید. ممکن است عصبانیت شما به علت نگرانی یا فکر و خیال در باره مشکلات شخصی تان ایجاد گردد و خاطره حوادث و اتفاقات تکان دهنده یا ناراحت کننده می تواند احساس عصبانیت را در شما به وجود آورد.

به طور کلی عصبانیت مى‏تواند عوامل گوناگونى داشته باشد از جمله:

1- حسادت

2- کم‏ حوصلگى و کم‏ ظرفیتى

3- ضعف و ناتوانى مزاج

4- عدم اعتماد به نفس و خودکم‏بینى

5- حساسیت‏هاى افراطى

6- منفى‏بافى و سوء ظن به دیگران

7- همانندسازى و تقلید از والدین، همسالان و همکلاسان و... .

چگونه عصبانیت خود را کنترل کنیم؟
1- فکر کردن
یک نفس عمیق بکشید و تا شماره 10 بشمارید. اندیشیدن و تفکر به شما اجازه می دهد نفس بکشید، آرام بگیرید و سپس به موقعیت برگردید و به جای تصمیم حساب نشده، منطقی رفتار کنید. حتی ممکن است باز تصمیم به فریاد کشیدن بگیرید، ولی این کار را با اطمینان انجام خواهید داد.

2- گذشت و بخشش
عصبانیت معمولا باعث تنفر می شود. تنفری که می تواند با بخشش کاملا از بین برود. شما مجبور نیستید در لحظه فردی را که به صورت رو در رو با او در بحث و مشاجره هستید بخشیده و سکوت کنید. بلکه بخشیدن به هر طریق و در هر زمان حتی هنگام عصبانیت نیز از درون شما را آرام می کند.

3- کنترل خشم
اگر شما فردی عصبانی هستید که خشم و غضب در تمام لحظات همراه شماست و این ویژگی بر زندگی خصوصی شما تاثیر سوء گذاشته است، آگاه باشید که شما بیشتر از هر شخص، به مشاوره با روانشناس نیازمندید.

4- درمان
گاهی وقت ها عصبانیت و خشم ما آنقدر ممتد و ریشه ای است که حتی خودمان باور نمی کنیم که این رفتار ما غلط و غیر عادی می باشد. در این زمان مشاوره، تنها راه تشخیص علت خشم و ارائه راه هایی برای کنترل آن است.

5- خلاقیت
برای رها شدن از خشم خلاق باشید. جیغ بزنید و یا یک بالش را پرتاب کنید، نرمش کششی انجام دهید، روزنامه های قدیمی را پاره کنید، یک توپ را با دست فشار دهید و یا آن را به سمت دیوار پرتاب کنید و یا به آن لگد بزنید. شاید به نظر شما این کارها مسخره باشد. ولی همین کارهای ساده می تواند از اتفاقات بسیار بزرگ و وحشتناک جلوگیری کند.

خشم

مطمئنا علاقه ندارید عکس خود را زمانی که خشمگین هستید ببینید پس سعی کنید این لحظات را کمتر بوجود آورید.
متاسفانه افراد وقتی خشمگین هستند به تنها چیزی که فکر نمی کنند، کنترل آن است. این حس تنها زمانی تحت اختیار شما قرار می گیرد که آگاهانه در مورد علت خشم خود فکر کنید. دلیل عصبانیت شما ممکن است در یک لحظه یا در طی یک دوره زمانی بوجود آمده باشد و در یک مرحله به اوج خود رسیده باشد و شما فکر کنید هم اکنون زمان انفجار این بمب است اما قبل از منفجر کردن آن نکات زیر را در نظر داشته باشید چرا که شما یک فرد منطقی هستید.

منبع خشم خود را شناسایی کنید
از خودتان بپرسید چه چیزی شما را خشمگین کرده است؟ آیا اعمال و رفتار شخصی، شما را آزرده کرده است؟ آیا به دلیل کمبودهایتان عصبی شده اید؟ اگر شما خاستگاه خشم خود را بدانید خیلی بهتر می توانید آنرا رفع کنید. به نوعی می توان گفت شما بهترین کسی هستید که می توانید علت عصبانیت تان را پیدا کنید حتی کلید حل این مشکل اراده و توانایی شما است.

نفس عمیق بکشید
شاید بهترین کار برای زمانی که خشمگین شدید در وهله اول این است که به عواقب آن بیاندیشید. کمی فکر کنید، ممکن است چند لحظه بعد از کار خود پشیمان شده باشید اما این ناراحتی سودی نداشته باشد. با یک نفس عمیق به خودتان فرصت دهید تا در مورد تصمیمی که گرفته اید عاقلانه بیاندیشید. ساعاتی پیاده راه بروید و سعی کنید انرژی ناشی از عصبانیت تان را تخلیه کنید. سعی کنید بدون در نظر گرفتن احساسات، منطقی فکر کنید.

محترمانه رفتار کنید
در یک بحث، اظهارات شما در اینکه دیگران حق را به شما بدهند، تاثیرگذار است. طریقه برخورد شما نظر دیگران را تعیین می کند. سعی کنید هنگامی که عصبانی هستید با اطرافیانتان با احترام سخن بگویید. این امر کمک می کند تا تنش ها کاهش پیدا کند و اطرافیان مشکل شما را بهتر درک کنند.

عصبانیت کوچه بن بست افکار منطقی
به خودتان یادآوری کنید، شما قرار است مشکلات تان را حل کنید پس عصبانیت و خودخوری نمی تواند شما را در موقعیت بهتری قرار دهد، فقط مشکل را حادتر می کند. شرایط را ناامید کننده نبینید چرا که شما با جمع کردن افکارتان بهترین تصمیم را خواهید گرفت.

همه چی آرومه...
به خودتان بگویید که آرام هستید و همه چیز بر وقف مراد است. خودتان را تهییج نکنید که می خواهید بلندترین ماراتن عصبانیت را داشته باشید. خطر در کمین شماست، شما به دلیل عصبانیت زیاد نه خودتان را می بینید و نه دیگران را.

یادتان باشد عصبانی هستید
وقتی از فراز و نشیب های زندگی خسته شده اید و به زمین و زمان بد و بیراه می گویید لازم است حواس تان جمع باشد تا به دیگران القاب نامناسبی را هدیه نکنید. یادتان باشد عصبانیت شما به مرور از بین می رود اما حرفها و اعمالی که انجام داده اید در ذهن اطرافیان جا خوش می کند و ممکن است بعد از مدتی این خاطرات بد را به شما یادآور شوند، خاطراتی که مطمئنا طعم خوبی نخواهد داشت. پس بهترین کار این است ترمز رفتار ناشایست تان را بکشید.

اگر زیاد از کوره در می روید...
در آخر اینکه اگر فردی غیر قابل کنترل شده اید و زود از کوره درمی روید لازم است درمان شوید. به نوعی مشکلات را علت یابی کنید. مراجعه به مشاور می تواند به شما کمک کند، همچنین یک برنامه ورزشی روزانه موثر خواهد بود. ممکن است اگر این رفتارتان مداومت پیدا کند، تبدیل به عادت شود،کم کم خشونت های فیزیکی را در پی خواهد داشت.

هنگام عصبانیت حتما به چیزی كه می خواهید بگویید یا حرفی كه باید درآن لحظه بزنید فكر كنید بعد تصمیم بگیرید.
در هنگام عصبانیت سعی كنید یادداشت كنید و تمام چیزهایی كه به ذهنتان می رسد را روی ورق بیاورید این كار باعث می شود تا هنگام مشاجره و عصبانیت راحت تر به آرامش اولیه بازگردید.
پیاده روی و فعالیت بدنی از بهترین روش های كنترل خشم هستند و تا 75 درصد موارد می تواند طول مدت خشم را كوتاه تر كند.
در هنگام عصبانیت حتما به چیزی كه می خواهید بگویید یا حرفی كه باید درآن لحظه بزنید فكر كنید بعد تصمیم بگیرید.

خشم بیشتر روابط فردی را تحت تاثیر قرار می دهد و روی سیستم عصبی و جسم فرد بسیار تاثیر گذار است. سعی كنید هنگام عصبانیت فقط به سلامت خود و سلامت روح و روان خودتان فكر كنید و اهمیت دهید. زیرا دانشمندان در جدیدترین تحقیقات خود نشان دادند كه عصبانیت و خشم احتمال بروز حملات قلبی را تا 60 درصد افزایش می دهند و باعث چاقی و پرخوری نیز می شوند.
10علت عصبانیت+راهکار
1.از درون به شدت آسیب دیده اید
شما به مردم آسیب می رسانید. افراد آسیب دیده به بقیه آسیب می رسانند، افراد شفا یافته، بقیه را شفا می دهند. ممکن است این موضوع را ندانسته انجام دهید، اما زمانی که بیش از حد عصبانی هستید به دیگران آسیب می رسانیدو این می تواند به دلیل شدت آسیب درونی شما باشد.
انسان ها پیچیده هستند و این مکانیزم عجیب در جامعه وجود دارد که به ما این امکان را می دهد که باور کنیم آسیب پذیر بودن و صادق بودن در مورد خودمان به این معنی است که ضعیف هستیم و این ویژگی دوستداشتنی نیست.
بنابراین سعی می کنیم که قوی عمل کنیم، حتی اگر آسیب دیده باشیم. چون ما نمی توانیم در مورد احساسات واقعی خود صادق باشیم، انتخاب می کنیم که طرف ضرر را با عصبانیت بیان کنیم.

برای مقابله با چنین رویدادی یعنی عصبانیت شدید چه می توان کرد:

با خودتان مهربان باشید و آنچه را که در گذشته به شما آسیب رسانده است را مورد بررسی قرار دهید.
شاید یک روز در گذشته یکی از والدینتان به خاطر اینکه از آن ها خواسته بودید بازی کنید، به شما حمله کرده بوده است. یا شاید از طرف کسی که دوستش داشتید رد شدید.

این شرایط را بررسی کنید و سعی کنید خود را از این دیدها دور کنید. و برای همیشه کنارشان بگذارید.به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که این عیب همه نیست.

آن ها ممکن است وقتی به شما آسیب می رسانند ناخودآگاه این کار را انجام داده باشند، و شما درک می کنید که این فعالیت درد عمیقی را در آنها حکاکی کرده است که پاک کردن آن آسان نیست.

به همین دلیل است که شما باید گام بردارید و به افراد دیگر آسیب نرسانید، و این چرخه معیوب را به پایان برسانید و شما هم مشابه کار آنها را تکرار نکنید.

2. احساس رها و طرد شدن دارید

یکی از دلایل این که احساس عصبانیت می کنید، می تواند به این دلیل باشد که شما احساس می نید طرد و رها شده اید.

این امر به ویژه در صورتی امکان پذیر است که شما در یک محیط غیر حمایتی رشد کرده باشید، مانند داشتن یک پدر و مادر بد رفتار، به طور فیزیکی یا ذهنی.

معمولا در دوران کودکی شما یاد می گیرید که همسالانتان شما را تصدیق نمی کنند و به شما عشقی که نیاز دارید را نمی دهند و احساس می کنید که مهم نیستید.

این برای سلامت روانی آینده شما خطرناک است، زیرا درد عمیقی را ایجاد خواهد کرد که حتی زمانی که بزرگ شوید، با شما می ماند.

زمانی که یک کودک با یک موضوع رها شده، بدون درمان مناسب بزرگ می شود، در آینده یک بزرگ سال با زخم خواهد بود، از اینکه کس دیگری به آن ها نزدیک شود می ترسند، که در نهایت منجر به خشم و عصبانیتشان خواهد شد.

خشم رها شده شرایطی است که شما خیلی عصبانی و احساساتی هستید، زیرا می ترسید تنها با افرادی که دوستشان دارید تنها بمانید.این ترس بسیار واقعی و زمان بر است که فراموش کردید چگونه منطقی فکر کنید.

کاری که می توانید برای مقابله با آن انجام دهید:

سعی کنید تمام آن خاطرات دردناک از رها شدن در گذشته را به یاد بیاورید. به خودتان اجازه دهید گریه کنید و برای برخی از مسائل عشقی که احتمالاً هرگز به دست نیاوردید، اشک بریزید.

غمگین شوید، دوباره کودک شوید و بگذارید درد را احساس کنید.همه این باورها را به خاطر داشته باشید که دیگر برایتان مهم نیست. به خاطر داشته باشید که تا حد زیادی برای نظرتان و توجه دیگران ارزش قائل نشوید.

سپس به آرامی، سعی کنید به خودتان یادآوری کنید که این رفتار ها درست نیست.برای هیچ کسی نباید مهم باشد.شما حق دارید اینجا باشید و به زندگی خود برسید. شما دقیقاً جایی هستید که به آن تعلق دارید و مهم هستید.

بگذارید افراد دیگر با مسیر زندگی شما همسو نباشند و مسیر زندگی خود را بیابند که شما را خوشحال خواهد کرد.نترسید, چون همه راه خود را در زندگی دارند.سعی کنید آن باورهای غلط را رها کنید و افرادی که به شما ستم می کنند را ببخشید.

3. شما به اندازه کافی عشق نمی گیرید:

وقتی درباره آن فکر می کنید, تقریباً تمام احساسات منفی که شما احساس می کنید و رنج می برید, ریشه در فقدان عشق دارد.

برای مثال, اگر به خاطر اشتباه دیگران عصبانی هستید, ممکن است به این دلیل باشد که شما فاقد شفقت (و بنابراین, عشق) نسبت به آن فرد هستید. این می تواند به این معنی باشد که شما به اندازه کافی آگاه نیستید که اعتراف کنید که اشتباهات نیز بخشی از طبیعت انسان ها هستند.

مثال دیگر زمانی خواهد بود که شما برای کاری که کرده اید ناامید باشید و یا این کاری را که انجام نداده اید، حسرت بخورید.جامعه اغلب ما را به انجام کامل بهترین شکل کارها می برد تا به عنوان فرد موفقی شناخته شویم و این اغلب گمراه کننده است.

اغلب, این شرایط ما را مجبور می کند تا به آنچه که فکر می کنیم که غیرقابل قبول است را پنهان کنیم (منفی)، که این یک رفتار منفی به جای پذیرفتن آن هاست.

زمانی که ما دید منفی خود را پنهان نگه داریم, چیزهایی را در خود جمع می کنیم که درست مانند بمب ساعتی است که آماده منفجر شدن می باشد.خشم یکی از جلوه های سو تفاهم ها است.

کاری که می توانید برای مقابه ب این مشکل انجام دهید:

بدانید که کامل نیستید. و این کاملاً خوب است. هیچ کس کامل نیست.با این همه, همه لیاقت عشق ورزیدن را دارند.شما تنها کسی هستید که می توانید به خودتان عشق بدهید، این کار را بکنید و نسبت به خودتان احساس بهتری داشته باشید.

زمانی که دچار اشتباه می شوید, سعی کنید مسئولیت آن را به عهده بگیرید و بعد به راه خود ادامه دهید.وقتی بی قید و شرط خود را دوست می دارید, می توانید دیگران را به همین شکل دوست بدارید.سعی کنید شفقت و بخشش داشته باشید و از چیزهایی چشم پوشی کنید.

4. به نظر شما عصبانی بودن راهی است برای نشان دادن وجود معنادارتان:

وقتی ما به خاطر اشتباهات دیگران نسبت به آنها عصبانی هستیم, احساس می کنیم اشتباه می کنند و ما حق داریم عصبانی شویم.این می تواند ما را به اشتباه " درست تر بودن " نسبت به افراد دیگر و در نتیجه " بهتر بودن " پیش ببرد.

به همین دلیل, ما ایده بخشنده بودن را رد می کنیم، زیرا اگر ما نیاز به عصبانی شدن را رها کنیم می ترسیم, ما می ترسیم که این حس بهتر بودن را از طرف دیگر متمایز کنیم.

این نوع زندگی به معنای آدم خوبی بودن نیست ،چون خیلی از افراد را درهم می شکند و به آنها آسیب می رساند.به غیر از آزار دیگران, ما به خاطر آن که آن لحظه صلح آمیز را می شکنیم.

عصبانی شدن طبیعی است, اما ما باید یاد بگیریم چه موقع آن را آزاد کنیم, چون تنها احساسی موقتی است و نباید اینگونه رفتار شود.

کاری که می توانید در این باره انجام دهید:

بدانید چه موقع و برای چه کسی عصبانی می شوید و سعی کنید درستش کنید.همانطور که در بالا گفته شد, عصبانیت تنها احساسی است که اگر آن را به درستی رها کنیم, می تواند مفید باشد.

راه درست را برای ضربه زدن به عصبانیتتان پیدا کنید; می تواند از طریق کارهای خلاقانه, کار کردن و یا کار بر روی اشتیاق شما باشد.

اغلب اوقات, ما باید خشم خود را دفع کنیم، نه به این خاطر که شخص دیگری مستحق بخشش است, بلکه به این خاطر که به صلح درونی نیاز داریم.

به یاد داشته باشید, زمانی که عصبانیت خود را حفظ می کنید, تنها کسی که واقعاً تحت تاثیر قرار می گیرد خودتان هستیدو از آرامش درونیتان لذت می برید.

5. غذاهایی که مصرف می کنید برای شما خوب نیست:

مطالعات زیادی نشان داده اند که غذاهایی که مصرف می کنیم مستقیماً با حالتی که تجربه می کنیم ارتباط دارد.

غذاهای ویژه ای وجود دارد که ما را عبوس می کند و غذایی دیگر که از نظر احساسی ثبات بیشتری به ما می دهد. غذاهایی که احتمال عصبانیت ما را افزایش می دهند، عبارتند از:غذاهای تند، غذاهای چرب، کربوهیدرات ها و جایگزین های شکر و همچنین چربی ترانس.

نخوردن غذای کافی نیز می تواند احساسات ما را تحریک کند و به همین دلیل رژیم غذایی اجباری برای شما و بدن شما خوب نیست.یک رژیم خوب و سالم قطعاً به شما در رسیدن به شرایط فیزیکی عالی کمک خواهد کرد، سعی کنید از رژیم غذایی بدون اطلاعات پرهیز کنید.

مصرف بیش از حد گوشت و غذاهای سرخ شده، فرد را عصبی و تندخو می کند و به جرات می توان گفت در میان بدترین غذاها برای اعصاب و روان فست فودها بیشتر از همه تاثیر گذارند. دربخش های قبلی سلامت نمناک گفتیم که مصرف ویتامین های گروه B در کنترل و کاهش عصبانیت و خستگی مفید است.

مصرف ویتامین های گروه B در افزایش یادگیری نیز مؤثر است. استفاده از مواد غذایی حاوی ویتامین های گروه B در تغذیه روزمره در کاهش عصبانیت، پیشگیری و درمان افسردگی و خستگی فایده دارد.

کاری که می توانید انجام دهید:

بهبود رژیم غذایی خود. غذاهای سالم تری بخورید که برای بدن شما خوب هستند.میوه ها، سبزیجات و آجیل ها برخی از نمونه ها هستند.به یاد داشته باشید که از نیازهای بدن تان مراقبت کنید، چون این بسیار حیاتی است.

6. شما به تغییرات در شرایط خود نیاز دارید، اما احساس درماندگی می کنید

ذهن نیمه هشیار ما ابزار قدرتمندی برای کار کردن است. چیزی است که ما به آن نیاز داریم و دقیقاً زمانی که به آن نیاز داریم را می داند.

زمانی که ما از محیط و سفر خود در زندگی خارج می شویم، ضمیر ناخودآگاه ما بهتر خواهد دانست و چیزهایی که ما از آن آگاه نیستیم را برجسته خواهد کرد.این مساله منجر به سرخوردگی ویژه ای می شود.

در اعماق خودمان می دانیم که به تغییرات و رشد نیاز داریم. اما نمی دانیم چه چیزی تغییر می کند و چه رشدی نیاز داریم. این می تواند منجر به احساس درماندگی و عصبانیت ما شود.

کاری که می توانید انجام دهید:

از عمیق ترین قسمت قلب خود بپرسید:آیا این روش زندگی واقعاً مرا خوشحال می کند؟قطعاً جواب را خواهد فهمید، زیرا قلب ما هرگز دروغ نمی گوید.کمی فکر کنید و از خودتان بپرسید که چه چیزی نیاز است تا شما را به زندگی شادتر پیش ببرد.

گاهی این پاسخ شما را تا حد مرگ می ترساند. اما بدانید که معمولاً چه چیزی شما را ترساند که این برای خودتان و رشدتان عالی است.ممکن است لازم باشد به یک مکان و مسیر جدید حرکت کنید، مسائل را با شریک خود بشکنید، یا شغل خود را تغییر دهید.

به قلب خود گوش دهید و برای یافتن هدف حقیقی خود آماده شوید.

7. زندگی برای شما سخت است و همه چیز طبق روال و خواسته شما پیش نمی رود

بیش از حد بر روی خودتان فشار نیاورید، زیرا گاهی اوقات این گناه شما نیست.همه ما می دانیم که زندگی می تواند یک سفر پر شیب با فراز و نشیب های بسیاری باشد.وقتی همه چیز طبق خواسته ما پیش نمی رود، دیوانه می شویم.

به شرایط، به محیط، و اغلب به خودمان بد و بیراه می گوییم و عصبانیتمان را بروز می دهیم.

8. عدم وجود آرامش درونی

آرامش درونی چیزی است که همه ما باید داشته باشیم. این به ما احساس خرسندی می دهد.با وجود شرایط هرج و مرج که ممکن است خارج از خواسته مان اتفاق بیفتد، ما را آرام و باثبات نگه می دارد.

بدون آرامش درونی، ما شبیه ماشین واکنشی عاطفی کوچکی هستیم که به همه چیز واکنش تند و منفی نشان می دهد.

اگر ما درک کنیم که جهان خارجیمان آشفته و پر از منفی هاست، متوجه خواهیم شد که شانس زیادی برای جلوگیری از شرایطی که از آن نفرت داریم، وجود ندارد و به همین دلیل است که به آرامش درونی نیاز است.

شما مجبور نیستید واکنش نشان دهید و از عصبانیت برای هر مشکلی که به شما محول شده است، استفاده کنید.

شما مجبور نیستید هر بار از لحاظ احساسی در نوسان باشید. شما مجبور نیستید به خاطر چیزی که حتی نمی توانید کنترلش کنید، خوشبختی خود را رها کنید و به بدترین شکل ممکن عصبانی شوید.

کاری که می توانید انجام دهید:

مدیتیشن انجام دهید، بر روی رویاهای خود کار کنید، و کارهایی را انجام دهید که در مورد آن ها شور و اشتیاق دارید.زندگی شما خیلی بیشتر از انجام کارهایی است که شما نمی خواهید.

همانطور که همیشه می گویند، زمانی که در بس تر مرگ هستید، از کارهای سخت خود پشیمان نخواهید شد و از اینکه بیشتر وقت اضافه تان را در دفتر خود خرج کردید، خوشحال خواهید بود.

این چیزی نیست که از آن پشیمان شوید.

9. محیط برای شما خوب نیست و باید آن را تغییر دهید.

احتمالاً آگاه هستید که محیط ما ابزار شکل دهی قوی کسانی است که ما به طور کلی هستیم.ما می دانیم که این مساله به یک طریق بر ما تاثیر می گذارد، اما ما اغلب نمی دانیم چه مقدار.

تحقیقات نشان داده اند که حتی تغییرات ظریف در بو می تواند رفتار ما را به طور کامل تغییر دهد و ما را وادار به انجام کارهایی کند که معمولاً انجام نمی دهیم.

دقیقاً به همین دلیل است که ما باید اطمینان حاصل می کنیم که محیطمان برای ما و بهبود در زندگی مناسب است.

عصبانیت ناگهانی نیز می تواند ناشی از محیط اشتباهی باشد که در آن همه افراد عصبانی هستند.هر زمان که لازم بود، اوضاع را عوض کنید و آرامش را به زندگیتان برگردانید.

10. شما نسبت به دیگر افراد یا اصلا و یا کمی احترام می گذارید

صادقانه امیدوار هستم که این آخرین مورد برای هیچ کدام از ما اتفاق نیفتد.با این حال، به خاطر پوشش کامل همه چیز، من باید آن را در این لیست قرار دهم.

یکی از دلایل عصبانیت این است که شما نسبت به دیگران همدلی ندارید.این می تواند منجر به درک این مساله شود که چرا نحوه انجام کار افراد را درک نمی کنید و خسته می شوید.

شما دیگران را به خاطر ناتوانی در انجام کاری که می خواهید انجام دهید، محکوم می کنید.و این مساله منجر به خشم و عصبانیت شدید در شما می شود.

کاری که می توانید انجام دهید:

من باور دارم که هر یک از ما انسان ها قادر به دوست داشتن و انجام کارهای خوب برای خود و برای دیگران هستیم.

اگر شما این مقاله را می خوانید و می ترسید که ممکن است یکی از آن افرادی باشید که اصلاً همدلی ندارند، نترسید.به دنبال حس های عمیق تر خودتان باشید و سعی کنید ریشه اصلی کاستی های خود را بیابید.
علائم و اثرات مشکل عصبانیت چیست؟
-عصبانیتی که روابط شما و زندگی اجتماعیتان را تحت تاثیر قرار می دهد

-احساس اینکه شما باید خشم خود را پنهان و یا مهار کنید

-تفکر منفی مداوم و تمرکز بر تجربیات منفی

-پیوسته بی تاب و خشمگین و خصمانه بودن

- زیاد با دیگران مجادله کردن و از این روند عصبانی تر شدن

-تهدید خشونت به مردم یا اموالشان

-ناتوانی در کنترل عصبانیت

-احساس اجبار به انجام دادن کارهای وحشیانه و آنی چون شما احساس خشم می کنید، از قبیل رانندگی بی پروا و یا از بین بردن و شکستن اشیا

-از وضعیت های ویژه ای دوری کردن چون در مورد طغیان های خشم خود نگران و یا افسرده هستید.

معیارهای تشخیصی برای مشکل عصبانیت زیاد کدامند؟
خشم خودش یک اختلال ذهنی را ایجاد نمی کند، بنابراین هیچ تشخیص قطعی برای مشکلات عصبانیت در ویرایش جدید راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی وجود ندارد .

با این حال، بیش از 32 اختلالات روانی را لیست می کند - مانند اختلال شخصیت مرزی و اختلال منفجر شدن است - که شامل عصبانیت به عنوان نشانه اش است.

این امکان وجود دارد که مشکل عصبانیت شما ناشی از اختلال روانی اساسی باشد.

اگر یک مشکل عصبانیت درمان نشود، چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟
اگر بر روی مشکل عصبانیت خود کار نمی کنید، ممکن است روزی به نقطه ای تبدیل شود که در آن شما کاری افراطی و تاسف باری انجام دهید.

خشونت یک نتیجه احتمالی است. شما ممکن است آنقدر عصبانی شوید، که به خودتان و یا فردی که به آن ها اهمیت می دهید، آسیب برسانید.

اگر فکر می کنید که مشکل عصبانیت دارید، مهم است که به دنبال کمک از حرفه ای ها باشید. با پزشک خود برای ارجاع به یک پزشک متخصص روانی صحبت کنید که قادر به کمک باشد.

دلیل و راه درمان عصبانیت زیاد و بی مورد
چگونه می توان خشم و عصبانیت زیاد خود را در مدیریت کرد؟

1.استفاده از روش های ریلکسیشن:

این روش شامل تنفس عمیق و مجسم کردن صحنه های آرامش بخش در ذهنتان است.

هنگام تلاش برای استراحت این کارها را انجام دهید:

تنفس عمیق درون ریه ها، تنفس و باز دم به آرامی به روش کنترل شده.

یک کلمه یا عبارت آرامش بخش را تکرار کنید، مانند "ریلکس باش" یا "چیزی نیست".

همچنین می توانید یک تجربه استراحت را نیز از حافظه و یا تخیل خود تجسم کنید.

2.بازسازی شناختی:

تغییر راهی که فکر می کنید می تواند نحوه بیان خشم شما را تغییر دهد.وقتی فردی عصبانی می شود، اغلب آسان است که به طور بد و عجیبی فکر کنند. تمرکز بر بیان منطقی، و نه غیر منطقی در این زمان بسیار مهم است.

از استفاده از کلمات "همیشه" و "هرگز" در افکار و گفتار خود اجتناب کنید.چنین شرایطی نادرست هستند و می توانند باعث شوند احساس کنید که عصبانیت شما توجیه شده است، که باعث می شود بدتر شود.

این کلمات همچنین می توانند به افراد دیگری نیز آسیب برسانند که ممکن است در تلاش برای کمک به شما در راه حلی برای مشکل شما باشند.

حل مساله عصبانیت می تواند ناشی از مشکلات بسیار واقعی باشد. در حالی که برخی از عصبانیت وقتی توجیه می شود که چیزی طبق برنامه پیش نمی رود، این عصبانیت نیست که به شما کمک می کند مشکل را حل کنید.

بهترین راه برای رسیدن به وضعیتی که باعث عصبانیت شما می شود این است که بر روی راه حل تمرکز نکنید، بلکه نحوه رسیدگی به این مشکل را مشخص کنید.

شما می توانید این کار را با انجام یک برنامه و چک کردن آن انجام دهید تا بتوانید پیشرفت خود را بررسی کنید.در صورتی که مشکل حل نشد، ناراحت نشوید. فقط سعی کنید بهترین تلاش خود را بکنید. تا هر چه زودتر نتیجه درست را بگیرید.

3.داشتن ارتباط خوب و موثر:

وقتی مردم احساس خشم می کنند، تمایل دارند که همان لحظه نتیجه گیری کنند، که این می تواند نادرست باشد.زمانی که یک بحث عصبی دارید، آهسته فروکش کنید و آرام شوید و قبل از جدال به پاسخ های خود فکر کنید. به یاد داشته باشید که به فرد دیگر هم در طول مکالمه گوش دهید.

ارتباط خوب می تواند به شما کمک کند قبل از اینکه عصبانیتتان شدید شود، مشکلات را حل کنید.

دبستان پسرانه مشکوة اندیشه